امسال جایزه "حلقهی لایبنیتز" آلمان به پرفسور مجید سمیعی اهدا شد. پرفسور سمیعی میخواهد ۱۰۰ جراح جوان آفریقایی را به آلمان آورده، آنها را آموزش دهد تا پس از بازگشت پزشکان دیگری را برای قاره آفریقا پرورش دهند.
بیشتر بایستید تا بیشتر زنده بمانید
حدس بزنید چند ساعت روز را در حالت نشسته سپری می کنید؟ کمتر از هشت ساعت؟ بیشتر از ده ساعت؟ یک تحقیق تازه نشان می دهد که اکثر ما بیش از دوازده ساعت در روز می نشینیم و به صفحه کامپیوتر یا تلویزیون خیره می شویم.
اگر به این مدت، هفت ساعت را هم که صرف خواب می کنیم اضافه کنیم ما هر روز نوزده ساعت را در حالت نشسته یا بی تحرک به سر می بریم. ما در محل کار می نشینیم. در ماشین. در خانه. خیلی وقتها تحرک مان به جابجا کردن صندلی های اطرافمان خلاصه می شود.مطمئنا اینقدر نشستن برای سلامتی مان مضر است. تحقیقات تازه نشان می دهد که آنهایی که همه روز یکجا می نشینند، نسبت به آدم هایی که راه می روند و می ایستند دو سال کمتر عمر می کنند.
حتی اگر به طور مداوم ورزش کنید شاید کافی نباشد. شواهد تازه نشان می دهد که ورزش هم نمی تواند آسیبی که ساعت ها نشستن به بدن وارد کرده را کاملا از بین ببرد. تکنولوژی ما را به بی تحرک ترین انسان های تاریخ بدل کرده است. تیمی از محققان بریتانیایی یک تحقیق غیر معمول را انجام داده اند و در آن تاثیر ایستادن را نسبت به نشستن بر روی گروهی کوچک از آدم ها مورد مطالعه قرار داده اند.
تیم دکتر جان باکلی و محققان دانشگاه چستر در بریتانیا از ده نفر که در یک بنگاه معاملات ملکی کار می کردند خواستند برای انجام بعضی کارهایشان، سه ساعت در روز بایستند. از همه داوطلبان خواسته شد که دستگاهی به خود وصل کنند که میزان تحرک را اندازه گیری می کند. آنها همچنین دستگاههایی برای سنجش ضربان قلب و فشار خون در طول شب و روز به خود وصل کردند. کسانی که داوطلب این آزمایش شدند در ابتدا واکنش های متفاوتی داشتند. مطمئن نبودند بتوانند سه ساعت ایستادن در طول روز را تحمل کنند. نگران کمر درد بودند. فکر می کردند که ممکن است کفش پایشان را اذیت کند یا خسته شوند. ولی به هر حال تا آخر در این تحقیق ماندند.
اما چرا نشستن تا این اندازه برای ما مضر است؟ مهمترین دلیل این است که نشستن طولانی شیوه برخورد بدن و سیستم گوارش ما با قندها را تغییر می دهد. وقتی غذا می خوریم بدن ما ذرات غذا را به گلوکز تبدیل می کند و گلوکز به خون و دیگر سلول ها منتقل می شوند. گلوکز سوختی حیاتی برای بدن ماست، ولی میزان بالای گلوکز خطر ابتلا به دیابت و بیماری های قلبی را افزایش می دهد. غده پانکراس با ترشح هورمون انسولین کمک می کند تا اندازه گلوکز خون را در میزان طبیعی نگه دارد. ولی اینکه بدن چقدر به شکل موثر این کار را انجام دهد بستگی به میزان حرکت و فعالیت فیزیکی ما دارد.
ایستاده کار کردن ممکن است عجیب به نظر بیاید. ولی ایستادن هنگام کار سابقه طولانی دارد. وینستون چرچیل نخست وزیر بریتانیا در دوران جنگ جهانی دوم یک میز مخصوص ایستادن داشت و ایستاده کار می کرد. ارنست همینگوی، نویسنده معروف آمریکایی و برنده جایزه نوبل، بنجامین فرانکلین، از رهبران استقلال ایالات متحده آمریکا و خیلی از شخصیت های تاریخی مهم دیگر هم ایستاده کار می کردند. تحقیقاتی که نشان می دهد ایستادن برای سلامتی بهتر از نشستن است به دهه ۱۹۵۰ میلادی برمی گردد زمانی که یک تحقیق مشابه روی راننده های اتوبوس انجام شد. این تحقیق که در نشریه لانست چاپ شده بود نشان می داد که مسئولان جمع آوری بلیط اتوبوس ها که ایستاده کار می کردند نسبت به رانندگان اتوبوس که نشسته رانندگی می کردند، پنجاه درصد کمتر در معرض خطر بیماری قلبی بودند.
از آن زمان تا کنون نشستن طولانی با مشکل کنترل گلوکز خون مرتبط دانسته می شود. همچنین نشستن با کاهش فعالیت آنزیم لیپوپروتلین که چربی های خون را می شکند و تبدیل به سوخت برای ماهیچه های بدن می کند ارتباط دارد. کم شدن فعالیت آنزیم لیپوپروتلین باعث افزایش میزان تری گلیسیرید و چربی خون می شود و همچنین ریسک بیماری های قلبی را افزایش می دهد. و آیا راه رفتن هنگام کار به ما کمک می کند عمر طولانی تری داشته باشیم. امیدواری در این زمینه حالا خیلی زیاد است.
محققان دانشگاه چستر اطلاعاتشان را در روزهایی که داوطلبان ایستاده بودند با روزهایی که آنها همه وقت نشسته بودند مقایسه کردند. وقتی که به نتایج دقت کردند تفاوت ها واقعا چشمگیر بود. همانطور که این محققان پیش بینی کرده بودند، میزان گلوکز خون بعد از خوردن یک غذا در روزهایی که این افراد سه ساعت ایستاده بودند خیلی زودتر به حالت طبیعی برگشته بود. یک خانم که آرتروز یا ورم مفاصل داشت، متوجه شد که ایستادن علائم بیماری اش را کاهش داده است. همچنین دستگاه سنجش ضربان قلب نشان می داد که آنها نسبت به حالت نشسته کالری بیشتری مصرف می کنند. دکتر جان باکلی می گوید که میزان ضربان قلب ده بار در دقیقه بیشتز بوده است و این یعنی بدن هفت دهم کالری در دقیقه بیشتر سوزانده است.
دکتر باکلی می گوید ممکن است این به نظر زیاد نیاید. اما معنایش سوزاندن پنجاه کالری بیشتر در روز است. و اگر سه ساعت در روز و پنج روز در هفته بایستید هفتصد و پنجاه کالری بیشتر از مواقع نشسته سوزانده اید. در طول یکسال شما سی هزار کالری بیشتر سوزانده اید و این به معنای سوزاندن بیش از سه کیلو و ششصد گرم چربی در سال است. تحقیق دانشگاه چستر می گوید روزی سه ساعت ایستادن در یکسال مثل شرکت در ده ماراتن است.
تحقیقات نشان می دهد با آنکه بیرون رفتن و ورزش کردن به طور قطع فایده های زیادی به بدن ما می رساند، بدن ما همچنان به طور مداوم و غیر محسوس نیاز به تحرک ماهیچه هایش دارد. ماهیچه هایی که در زمان ایستادن تقویت می شوند. همین حرکت های ساده کمک می کند ما کنترل قند خون خود را به دست بگیریم. همه ما نمی توانیم در حالیکه ایستاده ایم کار کنیم. ولی دانشمندان معتقدند حتی کارهای ساده ای مثل صحبت با تلفن در حالت ایستاده، یا رفتن پیش همکاری برای صحبت به جای نشستن و فرستادن یک ایمیل و ساده تر از همه اینها بالا رفتن از پله می تواند کمک کننده باشد.
برندگان جایزه نوبل سال ٢٠١٣ شیمی
این سه پژوهشگر تحقیقاتی را در دهه ١٩٧٠ میلادی به جریان انداختند که به کشف فرآیندهای شیمیایی مانند نحوه تصفیه دود اگزوز اتومبیل و چگونگی فتوسنتز در برگ سبز گیاهان منجر شد.
آکادمی سلطنتی سوئد گفته است که تحقیقات این سه نفر در زمینه ساخت الگوهای جامع کامپیوتری به درک بهتر فعل و انفعالات پیچیده شیمیایی و در نتیجه، رسیدن به دستاوردهایی مهم از جمله کشف داروهای جدید کمک کرده است.
سخنگوی آکادمی سلطنتی گفته است: "جایزه شیمی امسال به ورود آزمایشهای شیمی به حوزه فضای سایبری ارتباط دارد."
هر سه برنده جایزه نوبل در خارج از ایالات متحده متولد شده اما بعدا، شهروندی آمریکا را دریافت کرده اند.
مارتین کارپلوس، ٨٣ ساله، متولد اتریش و دارای تابعیت مضاعف اتریشی و آمریکایی است و در دانشگا های استراسبورگ فرانسه و هاروارد آمریکا تدریس می کند. مایکل لویت، ٦٦ سال دارد و دارای تابعیت مضاعف بریتانیایی و آمریکایی است و کرسی استادی مدرسه پزشکی دانشگاه استانفورد آمریکا را در اختیار دارد و آریه وارشل، ٧٢ ساله، شهروند آمریکا و اسرائیل است و با دانشگاه کالیفرنیایی جنوبی در لس آنجلس همکاری می کند.
جایزه شیمی نوبل یک میلیون و دویست هزار دلار ارزش دارد که امسال به طور مساوی بین برندگان تقسیم می شود. پرفسور لویت در مصاحبه با خبرگزاری آسوشیتدپرس گفته است که اعظای این جایزه به منزله شناسایی تحقیقاتی است که او در سن ٢٠ سالگی و حتی قبل از دریافت درجه دکترا انجام داده بود.
در مورد انتخاب این تحقیقات برای دریافت جایزه نوبل، وی گفت: "دلیل این بود که من در زمان مناسب در محل مناسب بودم و شاید هم چند فکر جدید هم در سرم داشتم." پرفسور وارشل نیز گفت که تحقیقاتی که باعث اعطای جایزه نوبل شد "شامل تکمیل روشی کامپیوتری برای بررسی ساختار پروتئین ها و درک آن بوده است."
تحقیقات مارتین کارپلوس و آریه وارشل در دهه ١٩٧٠ به ساختن یک الگوی کامپیوتری منجر شد و بعدها، وارشل با همکاری مایکل لویت در تحقیقاتی در دانشگاه کمبریج، بریتانیا، یک برنامه کامپیوتری برای مطالعه آنزیم ها ساخت. تا کنون برندگان جوایز نوبل در رشته فیزیک، پزشکی و شیمی اعلام شده اند و قرار است اسامی برندگان جوایز نوبل در ادبیات و صلح در روزهای پنجشنبه و جمعه و در رشته اقتصاد در روز دوشنبه اعلام شود.
برندگان نوبل فیزیک ۲۰۱۳
آکادمی نوبل سوئد برندگان نوبل فیزیک ۲۰۱۳ را معرفی کرد و پیتر هیگز بریتانیایی استاد ۸۴ ساله دانشگاه ادینبوروی اسکاتلند و فرانسوا انگلرت بلژیکی استاد ۸۰ ساله دانشگاه آزاد بروکسل برنده جایزه امسال شدند.
برای دریافت جایزه امسال بسیاری بر این عقیده بودند که این دو دانشمند شایستهترین افراد برای دریافت نوبل هستند.آکادمی نوبل سوئد در بیانیهای گفت نظریه این دو دانشمند که "محور اصلی مدل استاندارد در فیزیک ذرات است توضیح میدهد که جهان چگونه ساخته شده است."
مدل استاندارد، نظریه ای که در دهه شصت و هفتادمیلادی از ترکیب نظریه نسبیت انشتین و نظریه کوانتوم حاصل شد توضیح میدهد که "همه چیز از گل و انسان گرفته تا سیارات و ستارگان از چند ذره بنیادی ساخته شدهاند."احتمال این که هیگز و انگلرت برنده نوبل امسال شوند سال گذشته قوت گرفت؛ زمانی که در برخورد دهنده هادرونی بزرگ (LHC) که در سرن سوییس قرار دارد آزمایشی انجام شد که به گفته دانشمندان، دانش فیزیک نظری را تغییر داد.
دانشمندان پروتونها (گروهی از ذرات تشکیلدهنده هسته اتم) را تا سرعت نور شتاب دادند و ذرات کوچکتری را که در این برخورد ایجاد شد بررسی کردند، به امید اینکه برخی پرسشهای اساسی را پاسخ دهند و ذره موسوم به بوزون هیگز را پیدا کنند.
بر اساس نظریه موسوم به مدل استاندارد، تمام مواد از ذراتی بنیادی ساخته شده اند: شش کوارک و شش لپتون. کوارکها به عنوان نمونه پروتونها و نوترونها را شکل میدهند و لپتونها هم به عنوان مثال الکترونها و نوترینوها را (نوترینو لپتون بدون بار است). فیزیکدانها فکر می کنند کوارکها و لپتونها را نمی توان به اجزای کوچکتری خرد کرد.
دانشمندان چهار نیروی بنیادی طبیعت را همنیروی هسته ای ضعیف، نیروی هسته ای قوی، جاذبه یا گرانش و نیروی الکترو مغاطیسی می دانند.بر اساس مدل استاندارد این چهار نیرو هر کدام یک ذره معادل دارند به نام بوزون که در واقع گروهی از بوزونها این نیروها را به ماده منتقل می کنند. برای اینکه این نیروها به ماده منتقل شوند تمام ذرات بنیادی باید از میدانی بگذرند به نام میدان هیگز.
اما خود این میدان هیگز هم به یک ذره حامل نیاز دارد که به بوزون هیگز معروف است. این ذره قطعه گمشده مدل استاندارد بود که سال گذشته به این نتیجه رسیدند که آن را یافته اند، یعنی همان چیزی را که این دو دانشمند در سال ۱۹۶۴ وجود آن پیش بینی کره بودند.
به عبارت دیگر ثابت شد ذرات بنیادی چگونه در داخل اتم در میدانهای ناپیدایی قرار میگیرند و همکنشی درات و میدانهاسبب میشود ذرات بنیادی جرم پیدا کنند. به این ترتیب صحت مدل استاندارد و نظریه "انفجار بزرگ"(بیگ بنگ) پس از چند دهد تقریبا اثبات شد. پروفسور فرانسوا انگلرت و همکارش روبر برو (که در سال ۲۰۱۱ درگذشت) نخستین کسانی بودند که در این زمینه مقاله منتشر کردند اما پروفسور پیتر هیگز چند هفته بعد مقالهای منتشر کرد و در آن برای اولین بار وجود ذره هیگز بوزون را پیش بینی کرد.
کمی بعد کارل هیگن و جرالد گورالنیک آمریکایی و تام کیبل بریتانیایی نتیجه تحقیقات خود را منتشر کردند و مجموع کار این داشمندان نظریه فعلی را شکل داد. پروفسور هیگز و انگلبرت برنده هشت میلیون کرون سوئد معادل ۱.۲۵ میلیون دلار شدند.
تأثیر عوامل ژنتیکی بر هوش و کلیشههای رایج
در آلمان دانشآموزان خانوادههای مهاجرتبار معمولا کارنامه بدتری دارند.
برخی از کارشناسان عواملی مانند خصوصیات قومی و فرهنگی را دلیل این
"بیاستعدادی" میدانند. آیا عوامل ژنتیکی در میزان هوش افراد مؤثر است؟
در ذهن عامه مردم معمولا رنگ پوست متفاوت برابر است با ملیت و فرهنگی دیگر.
آندریاس هاینتس (Andreas Heinz)، مدیر کلینیک روانپزشکی و رواندرمانی
وابسته به دانشگاه پزشکی شاریته برلین اعتقاد دارد که این دیدگاه با واقعیت
فاصله زیادی دارد.
او پزشک زنی را مثال میزند با چشمها و موهای تیره که پسری بسیار شیطان
دارد که در مدرسه به عنوان دانشآموزی دردسرساز شناخته شده است. هاینتس
میگوید بسیاری تصور میکنند که پدر او حتما ترک یا عرب است. آنها اعتقاد
دارند که احتمالا ناآرامی پسر رابطه مستقیمی با تبار او دارد. در صورتی که
پدر این پسر پزشک و اهل جنوب آلمان است.
"عدم موفقیت کودکان مهاجر ژنتیکی است"
این که آیا عوامل ژنتیکی در قومیتها تأثیر مستقیمی بر ضریب هوشی افراد دارد، موضوعی رایج در مناظرههای تلویزیونی، میزگردهای سیاسی و اجتماعی آلمان است. به ویژه پس از انتشار کتاب جنجالبرانگیز تیلو زاراتسین، سیاستمدار و رئیس سابق بانک مرکزی آلمان، بحث و گفتگو در این زمینه از حساسیت خاصی برخوردار شد.
زاراتسین در کتاب خود با نام "آلمان خود را از میان برمیدارد" آیندهای تیره و تار برای این کشور پیشبینی میکند و دلیل آن را عدم توانایی مهاجران ترک و در مجموع مسلمانان در سازگاری با جامعه آلمان میداند. او با تکیه بر آمار و ارقام موجود مبنی بر موفقیت کمتر کودکان مهاجر در مدرسه، دلیل این عدم موفقیت را ژنتیک میداند.
شیوه اشتباه بررسی مشکلات مهاجران
تأثیر برخورد تبعیضآمیز بر عملکرد مغز
کوشکون جنان هشدار میدهد که پیشداوریها میتوانند باعث شوند که
برخورد افراد به تدریج و به طور ناخودآگاه با تصویر کلیشهای که در مورد
آنها وجود دارد، مطابقت پیدا کند. به طور مثال تکرار جملاتی مانند "ترکها
در انطباق خود با جامعه میزبان ناتوان هستند" میتواند دقیقا همین وضعیت را
در مهاجران ترک تقویت کند.
پژوهشهایی که تا کنون روی حیوانات انجام شده نشان میدهد که برخوردهای تبعیضآمیز تأثیر مستقیمی در عملکرد مغز دارد و میتواند توانائی ذهنی مغز را در درازمدت کاهش دهد. آندریاس هاینتس میگوید که این تحقیقات نشان دادهاند که برخورد خشن و تحقیرآمیز ایجاد استرس میکند و فعالیت مغز را تحت تأثیر قرار میدهد.در حال حاضر هاینتس همراه با تیمی پژوهشی از دانشگاه پزشکی برلین تلاش میکند پژوهشی مشابه را روی انسانها انجام دهد. او میخواهد بداند که آیا تنشهای اجتماعی به راستی میتواند فعالیت مغز انسان را نیز تحت تأثیر قرار دهد و برخی ژنها که در ارتباط با ضریب هوشی فرد هستند را فعال یا غیرفعال کند.
"عدم موفقیت کودکان مهاجر ژنتیکی است"
این که آیا عوامل ژنتیکی در قومیتها تأثیر مستقیمی بر ضریب هوشی افراد دارد، موضوعی رایج در مناظرههای تلویزیونی، میزگردهای سیاسی و اجتماعی آلمان است. به ویژه پس از انتشار کتاب جنجالبرانگیز تیلو زاراتسین، سیاستمدار و رئیس سابق بانک مرکزی آلمان، بحث و گفتگو در این زمینه از حساسیت خاصی برخوردار شد.
زاراتسین در کتاب خود با نام "آلمان خود را از میان برمیدارد" آیندهای تیره و تار برای این کشور پیشبینی میکند و دلیل آن را عدم توانایی مهاجران ترک و در مجموع مسلمانان در سازگاری با جامعه آلمان میداند. او با تکیه بر آمار و ارقام موجود مبنی بر موفقیت کمتر کودکان مهاجر در مدرسه، دلیل این عدم موفقیت را ژنتیک میداند.
شیوه اشتباه بررسی مشکلات مهاجران
آندریاس هاینتس ، مدیر کلینیک روانپزشکی و رواندرمانی وابسته به دانشگاه پزشکی شاریته برلین میگوید که عوامل ژنتیکی میتواند واقعا
تأثیر زیادی بر میزان هوش افراد داشته باشد. اما در عین حال پژوهشهای
متعددی در این زمینه نشان دادهاند که محیط اجتماعی نیز تأثیر حیرتآوری در
توان ذهنی افراد دارد. بنا بر آمار سرشماری سال ۲۰۱۱در آلمان، حدود ۶۲ درصد از افرادی که پیشینه
مهاجرتی دارند موفق به گرفتن دیپلم نشدهاند. تنها ۲۰ درصد از آنها تحصیلات
خود را در دوران تحصیل مدرسه به پایان رساندهاند. کوشکون جنان، محقق علوم
آموزشی از دانشگاه آزاد برلین انتقاد میکند که معمولا کارشناسان ریشهی
این نتایج را در تفاوتهای ملیتی و فرهنگی جستجو میکنند.
او عقیده دارد که در اینگونه بررسیها بیشتر اوقات عواملی مانند شرایط
بیثبات و نامشخص زندگی بسیاری از خانوادههای مهاجر در آلمان، مشکلات مالی
آنها و عدم توانائی مربیان و معلمان در برخورد با کودکان مهاجر از قلم
انداخته میشود. به این ترتیب تصویری که در جامعه از کودکان مهاجر به وجود
آمده است، آنها را افرادی بیاستعداد و کمهوش جلوه میدهد.تأثیر برخورد تبعیضآمیز بر عملکرد مغز
پژوهشهایی که تا کنون روی حیوانات انجام شده نشان میدهد که برخوردهای تبعیضآمیز تأثیر مستقیمی در عملکرد مغز دارد و میتواند توانائی ذهنی مغز را در درازمدت کاهش دهد. آندریاس هاینتس میگوید که این تحقیقات نشان دادهاند که برخورد خشن و تحقیرآمیز ایجاد استرس میکند و فعالیت مغز را تحت تأثیر قرار میدهد.در حال حاضر هاینتس همراه با تیمی پژوهشی از دانشگاه پزشکی برلین تلاش میکند پژوهشی مشابه را روی انسانها انجام دهد. او میخواهد بداند که آیا تنشهای اجتماعی به راستی میتواند فعالیت مغز انسان را نیز تحت تأثیر قرار دهد و برخی ژنها که در ارتباط با ضریب هوشی فرد هستند را فعال یا غیرفعال کند.
سرطان پروستات در مومیایی ۲۲۰۰ ساله
دانشمندان بعد از دو سال تحقیق بر روی یک مومیایی مصری در پرتغال به این
تشخیص رسیدند که او به سرطان پروستات مبتلا بوده است. این مومیایی مصری است
و از عمر آن ۲۲۰۰ سال میگذرد.
یکی از اعضای تیم تحقیق بر روی مومیائی مصری ۲۲۰۰ ساله روز یکشنبه (۲۹
ژانویه/ ۹ بهمن) گفت، توموگرافی کامپیوتری نشان داده است که این مرد
آسیبهای جزئی در ستون فقرات داشته و در ناحیه لگن نیز شواهد متاستاز غده
سرطانی مشاهده میشود. به موجب گزارش اشپیگلآنلاین، این مومیایی متعلق به مردی مصری است که سن
او به هنگام مرگ بیش از چهل سال بوده است. این دومین مورد بقایای اجساد
دوران باستان است که در آن ابتلا به سرطان پروستات تشخیص داده میشود.
سرطان دوران باستان نشانگر چیست؟علل پدیدآورنده بیماری سرطان سالها است که ذهن دانشمندان جهان را به خود مشغول داشته است. یکی از تئوریها میگوید، سرطان عامل موادی است که در دوران صنعتی شدن در محیط زیست و مواد غذایی منتشر شدهاند.اما کشف این دو مورد نشانمیدهد که بیماری سرطان پیش از دوران صنعتی شدن نیز وجود داشته است.
پروفسور سلیمه اکرم، استاد دانشگاه آمریکایی قاهره (AUC) میگوید: «شرایط زندگی در گذشتههای دور کاملا با امروز متفاوت بود. مواد زیانآور یا مواد غذایی دستکاری شده در آن زمان وجود نداشت.» وی با اشاره به کشف دومین مورد قدیمی ابتلا به سرطان، نتیجه میگیرد که سرطان نمیتواند تنها در رابطه با عوامل بیماریزای دوران صنعتی شدن بررسی شود.
پروفسور اکرم معتقد است که علت به وجودآورنده سرطان را بیشتر باید در ژنها جستجو کرد تا در محیط زیست. قدیمیترین مورد سرطان مربوط به اسکلت یک پادشاه روسی متعلق به ۲۷۰۰ سال پیش است.
شگفتیهای مصر باستاناکتشافهای اخیر پردههای بیشتری از زندگی مصریهای باستان را کنار زده است. دو هفته پیش پژوهشگران در دره پادشاهان نیل قبر ۳۰۰۰ سالهزنی را پیدا کردند که احتمال داده میشود خواننده بوده است. این نخستین قبری بود که در این دره پیدا شد اما متعلق به خاندان حاکمان مصر نمیشد.
باستانشناسان تا کنون در دره پادشاهان نیل بیش از ۶۰ گور متعلق به مصر باستان یافتهاند که قدمت آنها به قرنهای یازده ودوازده پیش از میلاد میرسد. با وجود دزدان قبور که هزاران سال به غارت قبرهای مصر مشغولند پژوهشگران هنوز هم قبوری مییابند که حاوی یافتههای شگفتیآور و حیرتانگیزی است.
کشف داروی دوهزار ساله
دانشمندان ایتالیایی از درون لاشه یک کشتی غرقشده که متعلق به دست کم ۲۰۰۰
سال پیش است، دارویی مهم کشف کردهاند. پژوهشگران بعد از بررسیهای خود به
نتیجه رسیدهاند که این دارو برای درمان ناراحتیهای چشم به کار میرفته
است.
چنین کشفهای مهمی زیاد پیش نمیآید. پژوهشگران به تازگی دارویی یافتهاند
که قدمتی بیش از۲۰۰۰ سال دارد. اما مهمتر این است که این دارو با وجود
گذشت صدها سال سالم و قابل بررسی مانده است.
یک تیم تحقیقاتی به سرپرستی اریکا ریبکینی (Erika Ribechini)، کارشناس شیمی در دانشگاه پیزای ایتالیا بر معجونی خاکستری از مواد آلی و معدنی و محفوظ در ظرفی از جنس روی تحقیقاتی به عمل آورده است.
این ظرف در دل لاشه یک کشتی قدیمی کشف شد . این کشتی بیش از ۲ هزار سال پیش در آبهای ساحل توسکانی ایتالیا غرق شده بود.
بقایای این کشتی در نزدیکی منطقه "رلیتو دل پوزینو" پیدا شد و به همین دلیل لاشه این کشتی "لاشه پوزینو" نام گرفته است.
ترکیب، شکل و تجزیه اجزای ماده مکشوف نشان میدهد که از این ماده به عنوان دارویی شفابخش برای چشم استفاده میشده است. ریبکینی میگوید، از این دارو که به صورت مادهای تکهتکه پیدا شده، به صورت مستقیم روی پلکها استفاده میشد.
اجزای ترکیب شفابخش
تحقیق روی اجزای شیمیایی، معدنی و گیاهی این دارو نشان میدهد که در ترکیب دارو به طور عمده فلز روی به کار رفته است.
داروی مورد تحقیق ۴ سانتیمتر قطر و یک سانتیمتر ضخامت دارد و شامل اکسید آهن، نشاسته، موم زنبور عسل و صمغ کاج است.
در این داروی کهن اجزای گیاهی فراوانی یافت میشود. به موجب گزارش منتشره در نشریه علمی "پراسیدینگز"، متعلق به آکادمی ملی علوم آمریکا ذغال چوب، الیاف کتان، دانههای نشاسته، گرده درخت زیتون و شماری از دیگر گیاهها از جمله اجزاییاند که در این دارو یافت شدهاند. بیش از نیمی از گردههای کشف شده در این دارو به گیاهانی تعلق دارد که پیشتر حشرات بر روی آن نشستهاند.
به همین دلیل دانشمندان گمان میکنند، وجود موم زنبور عسل در ترکیبات این دارو باعث شده که در آن گردههای گیاهی زیادی یافت شود. یعنی داروسازان دوران باستان به عمد از گرده گیاهان در این دارو استفاده نکردهاند، بلکه گرده گیاهان در اینجا مادهای جانبی بوده است.
یک تیم تحقیقاتی به سرپرستی اریکا ریبکینی (Erika Ribechini)، کارشناس شیمی در دانشگاه پیزای ایتالیا بر معجونی خاکستری از مواد آلی و معدنی و محفوظ در ظرفی از جنس روی تحقیقاتی به عمل آورده است.
این ظرف در دل لاشه یک کشتی قدیمی کشف شد . این کشتی بیش از ۲ هزار سال پیش در آبهای ساحل توسکانی ایتالیا غرق شده بود.
بقایای این کشتی در نزدیکی منطقه "رلیتو دل پوزینو" پیدا شد و به همین دلیل لاشه این کشتی "لاشه پوزینو" نام گرفته است.
ترکیب، شکل و تجزیه اجزای ماده مکشوف نشان میدهد که از این ماده به عنوان دارویی شفابخش برای چشم استفاده میشده است. ریبکینی میگوید، از این دارو که به صورت مادهای تکهتکه پیدا شده، به صورت مستقیم روی پلکها استفاده میشد.
اجزای ترکیب شفابخش
تحقیق روی اجزای شیمیایی، معدنی و گیاهی این دارو نشان میدهد که در ترکیب دارو به طور عمده فلز روی به کار رفته است.
داروی مورد تحقیق ۴ سانتیمتر قطر و یک سانتیمتر ضخامت دارد و شامل اکسید آهن، نشاسته، موم زنبور عسل و صمغ کاج است.
در این داروی کهن اجزای گیاهی فراوانی یافت میشود. به موجب گزارش منتشره در نشریه علمی "پراسیدینگز"، متعلق به آکادمی ملی علوم آمریکا ذغال چوب، الیاف کتان، دانههای نشاسته، گرده درخت زیتون و شماری از دیگر گیاهها از جمله اجزاییاند که در این دارو یافت شدهاند. بیش از نیمی از گردههای کشف شده در این دارو به گیاهانی تعلق دارد که پیشتر حشرات بر روی آن نشستهاند.
به همین دلیل دانشمندان گمان میکنند، وجود موم زنبور عسل در ترکیبات این دارو باعث شده که در آن گردههای گیاهی زیادی یافت شود. یعنی داروسازان دوران باستان به عمد از گرده گیاهان در این دارو استفاده نکردهاند، بلکه گرده گیاهان در اینجا مادهای جانبی بوده است.
حل معمای پیشبینی زمینلرزه
در طول تاریخ و به درازای قرنهای متمادی و نسلهای پی در پی، دانشمندان و
حُکمای اقوام مختلف به دنبال کشف روشی برای پیشبینی زمان وقوع زمینلرزه
راههای گوناگونی را آزمودند. از رفتار حیوانات در روزگار کهن تا تغییر آب و
هوا در سالهای بعد و این اواخر استفاده از انواع لرزهنگارهای دقیق، هیچ
یک راه حل قطعی این مشکل نبودهاند.
با این حال گروهی از پژوهشگران به تازگی راهی را ارائه دادهاند که میگویند احتمالاً نقطه پایانی بر جستوجوی تاریخی بشر برای گریز از خشم زمین خواهد بود.
مجله نشنال جیوگرافیک با اشاره به سابقه تاریخی تلاش بشر برای پیشبینی زمان وقوع زمینلرزه از روی نشانههای مختلف مینویسد: در تاریخ آمده است که دویست و سی سال پیش، دستههای بزرگی از موش، مار و حشرات مختلف از شهر هلیکه کشور یونان در جوار خلیج کورینت فرار کردند؛ و آن طور که کلادیوس آلیانوس، نویسنده عهده روم باستان، نوشته: «بعد از این که این جانداران شهر را ترک کردند، همان شب بود که زلزله آمد.» آلیانوس در ادامه متن خود افزوده است که «شهر زیر و رو شد و بهسان موج سهمگینی سرازیر گشت، در چشم بر هم زدنی کُل شهر هلیکه از صفحه روزگار ناپدید شد».
پس از زمینلرزه تاریخی مورد اشاره آلیانوس نیز رؤیای بشر در پیشبینی زمان وقوع زمینلرزه همچنان حل نشده برجای ماند، و آرزوی این که زمانی بتوانیم، مانند وضع آب و هوا، احتمال بروز زلزله را نیز برآورد کنیم در حد رؤیایی دستنیافتنی تلقی میشد.
پیشبینی زمان وقوع زمینلرزه، حتی به مدت چند دقیقه ناقابل پیش از اولین لرزش، این امکان را در اختیار مردم قرار خواهد داد که در دقایق باقیمانده از دیوارها و سقفهایی که احتمال فروریختن آنها میرود، دور شوند. همچنان که این فرصت را نیز خواهیم یافت که نیروگاههای هستهای و دیگر تأسیسات حساس را پیش از بروز فاجعه خاموش کنیم.
ناگفته پیداست که اگر زمانی بتوانیم مانند گردبادها چنین پیشبینیای را به مدت چند روز پیش از وقوع حادثه انجام دهیم فرصت کافی برای تخلیه کامل محل و انجام اقدامات مورد نیاز جهت حفظ جان انسانها به دست خواهیم آورد.
اما در تازهترین دور پژوهشها برای یافتن راهی جهت پیشبینی زلزله، چندی است که گروهی از دانشمندان تمرکز خود را بر «جریان الکتریسیته موجود در زمین» معطوف کردهاند، نشانهای که به ظاهر پیش از لغزش گُسلهای زمین تغییرات مشهودی را نشان میدهد.
تام بلر، مهندس سیستمهای ماهوارهای و از اعضای پژوهشگر گروه «لرزهیاب» [کوئیک فایندر]، میگوید: «جریانهای الکتریکی درون زمین بسیار قوی هستند. به طوری که برای زمینلرزهای به بزرگی ۶ ریشتر، جریان صد هزار آمپری و برای ۷ ریشتر یک میلیون آمپر ایجاد میشود. پدیدهای که شاید بتوان آن را شبیه به رعد و برقهایی زیر زمینی دانست.»
گروه «لرزهیاب» تا به امروز با صرف میلیونها دلار، مغناطیسسنجهایی را در طول خطوط گُسل در ایالت کالیفرنیا در آمریکا و کشورهای پرو، تایوان و یونان جایگذاری کرده است.
بلر میگوید: «پیش از وقوع یک زمینلرزه، سطح تخلیه بار ساکن الکتریکی به شدت افزایش مییابد.» وی تأکید میکند که تاکنون چنین پدیدهای را بارها پیش از زلزلههای ۵ و ۷ ریشتری مشاهده و اندازهگیری کرده است.
ناگفته نماند که این گروه تحقیقاتی اعلام کرده که تاکنون موفق به اندازهگیری زلزلههایی «با بزرگی کافی» نشده و هنوز تا رسیدن به نقطهای که بتوان با قطعیت از پیشبینی زمینلرزه سخن گفت راه در پیش است. با این همه، تام بلر میگوید که امیدوار است و تأکید میکند که الگوهایی که تاکنون موفق به ثبت آنها شده «بسیار جالب توجه» بودهاند و چه بسا تا کشف راه حل نهایی پیشبینی زمان وقوع زمینلرزه چیزی نمانده باشد.
با این حال گروهی از پژوهشگران به تازگی راهی را ارائه دادهاند که میگویند احتمالاً نقطه پایانی بر جستوجوی تاریخی بشر برای گریز از خشم زمین خواهد بود.
مجله نشنال جیوگرافیک با اشاره به سابقه تاریخی تلاش بشر برای پیشبینی زمان وقوع زمینلرزه از روی نشانههای مختلف مینویسد: در تاریخ آمده است که دویست و سی سال پیش، دستههای بزرگی از موش، مار و حشرات مختلف از شهر هلیکه کشور یونان در جوار خلیج کورینت فرار کردند؛ و آن طور که کلادیوس آلیانوس، نویسنده عهده روم باستان، نوشته: «بعد از این که این جانداران شهر را ترک کردند، همان شب بود که زلزله آمد.» آلیانوس در ادامه متن خود افزوده است که «شهر زیر و رو شد و بهسان موج سهمگینی سرازیر گشت، در چشم بر هم زدنی کُل شهر هلیکه از صفحه روزگار ناپدید شد».
پس از زمینلرزه تاریخی مورد اشاره آلیانوس نیز رؤیای بشر در پیشبینی زمان وقوع زمینلرزه همچنان حل نشده برجای ماند، و آرزوی این که زمانی بتوانیم، مانند وضع آب و هوا، احتمال بروز زلزله را نیز برآورد کنیم در حد رؤیایی دستنیافتنی تلقی میشد.
پیشبینی زمان وقوع زمینلرزه، حتی به مدت چند دقیقه ناقابل پیش از اولین لرزش، این امکان را در اختیار مردم قرار خواهد داد که در دقایق باقیمانده از دیوارها و سقفهایی که احتمال فروریختن آنها میرود، دور شوند. همچنان که این فرصت را نیز خواهیم یافت که نیروگاههای هستهای و دیگر تأسیسات حساس را پیش از بروز فاجعه خاموش کنیم.
ناگفته پیداست که اگر زمانی بتوانیم مانند گردبادها چنین پیشبینیای را به مدت چند روز پیش از وقوع حادثه انجام دهیم فرصت کافی برای تخلیه کامل محل و انجام اقدامات مورد نیاز جهت حفظ جان انسانها به دست خواهیم آورد.
اما در تازهترین دور پژوهشها برای یافتن راهی جهت پیشبینی زلزله، چندی است که گروهی از دانشمندان تمرکز خود را بر «جریان الکتریسیته موجود در زمین» معطوف کردهاند، نشانهای که به ظاهر پیش از لغزش گُسلهای زمین تغییرات مشهودی را نشان میدهد.
تام بلر، مهندس سیستمهای ماهوارهای و از اعضای پژوهشگر گروه «لرزهیاب» [کوئیک فایندر]، میگوید: «جریانهای الکتریکی درون زمین بسیار قوی هستند. به طوری که برای زمینلرزهای به بزرگی ۶ ریشتر، جریان صد هزار آمپری و برای ۷ ریشتر یک میلیون آمپر ایجاد میشود. پدیدهای که شاید بتوان آن را شبیه به رعد و برقهایی زیر زمینی دانست.»
گروه «لرزهیاب» تا به امروز با صرف میلیونها دلار، مغناطیسسنجهایی را در طول خطوط گُسل در ایالت کالیفرنیا در آمریکا و کشورهای پرو، تایوان و یونان جایگذاری کرده است.
بلر میگوید: «پیش از وقوع یک زمینلرزه، سطح تخلیه بار ساکن الکتریکی به شدت افزایش مییابد.» وی تأکید میکند که تاکنون چنین پدیدهای را بارها پیش از زلزلههای ۵ و ۷ ریشتری مشاهده و اندازهگیری کرده است.
ناگفته نماند که این گروه تحقیقاتی اعلام کرده که تاکنون موفق به اندازهگیری زلزلههایی «با بزرگی کافی» نشده و هنوز تا رسیدن به نقطهای که بتوان با قطعیت از پیشبینی زمینلرزه سخن گفت راه در پیش است. با این همه، تام بلر میگوید که امیدوار است و تأکید میکند که الگوهایی که تاکنون موفق به ثبت آنها شده «بسیار جالب توجه» بودهاند و چه بسا تا کشف راه حل نهایی پیشبینی زمان وقوع زمینلرزه چیزی نمانده باشد.
اشتراک در:
پستها (Atom)